در این نوع تربیت، نسل منتظر به بینش و رشد والایی رسیده و با آگاهی و بصیرت تمام، حوادث، رویدادها و امور اجتماع را پیگیری میکند. در این مرحله منتظر حول محور ایمان خویش حرکت کرده و میبایست به نقطه¬ای برسد که هیچ عاملی نتواند ایمان او را خدشه¬دار کرده و از بین ببرد. در اینجا منتظر ایمان به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، غیبت و مبانی انتظار را چنان در وجود خود ریشه دار و محکم کرده است که به روشنی و اطمینان زیاد به راه خود تا رسیدن به نقطۀ مطلوب ادامه می-دهد. یعنی باید به آنجایی برسد که هیچ چیز و هیچ کس نتواند آن ایمان را خدشه¬دار کرده و تردید را به دل منتظر وارد کند. باور به خداوند متعال و مبانی دینی عمیقا در وجود او نهادینه شده و تمام برنامه¬های زندگی منتظر بر اساس دستورات دینی بسته، و طبق آن عمل شود. باور به مهدویت و انتظار در راستای تکالیف دینی از مهمترین وظایف انسان در این مرحله است. به شکلی که در رأس امور قرار داشته و تمام برنامه¬های فردی و اجتماعی بر اساس آن برنامه¬ریزی می¬شود. وقتی منتظر به حدی می-رسد که از حیث ایمانی تربیت شده و خود را برای یاری آن حضرت آماده می¬کند، باید توحید و تمام اصول و فروع دین را برای خود تا حد اعلا حل کرده و باوری غیر قابل تردید در وجود خود ایجاد نماید، نسبت به شرایط جهان و حوادث پیرامون خود آگاهی و بصیرت کامل پیدا کند، وظایف خود را شناخته و در صدد یافتن بینش و بصیرت نسبت به تکالیف واقعی خود در این دوران باشد، منزلت و جایگاه خود را پیدا نموده و نسبت به آن آشنایی و بصیرت کامل بدست آورده، آن را تقویت کند و با رفتارهای غیر اصولی آن را خدشه دار ننماید. در مرحلۀ تربیت ایمانی، منتظر، معتدل و بدون گرایش¬های افراطی و تفریطی عمل کرده و تصمیمات لازم را به موقع و دقیق اتخاذ می¬کند. در این مرحله منتظر حق¬باور بوده و باورهای باطل را به درون خود راه نمی¬دهد. برای رسیدن به این حد از کمال، منتظر باید به ویژگیهای زیر مجهز شود تا به یک تربیت عالی ایمان دست پیدا نماید: ۱. خدا گرایی ایمان به خدا و خداگرایی در رفتار و اعمال، از نکات مهم و اساسی برای منتظر است. خداوند متعال در قرآن کریم در رابطه با شیعیان منتظر در آخرالزمان آیاتی دارد که ما به یکی از آنها در اینجا اشاره میکنیم: ((یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه أذلة علی المؤمنین أعزة علی الکافرین)) ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما که از آیین خود باز گردد، [بداند که] خداوند به زودی، قومی را بر میانگیزد که ایشان را بسیار دوست میدارد و آنها نیز خداوند را دوست میدارند و در برابر مؤمنان سر افکنده و فروتن و در مقابل کافران سرافراز و مقتدرند. روشن است که در این آیه عشق و علاقۀ مؤمنین در آخرالزمان به خداوند متعال بیان شده است و بشارتی به مؤمنان و پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) داده شده که نهراسید از اینکه عدهای از دین خدا بازگشتند و یا برخی به این دین رو نمیآورند. خدای متعال در روزی از روزهای تاریخِ سراسر فرازونشیب این جهان، قوم و مردمی را خواهد داشت که به خداوند اعتقاد و باوری قلبی داشته و با تمامی وجود بنده و فرمانبردار هستند، خداوند ایشان را دوست دارد و ایشان نیز به خدای خویش عشق و علاقۀ فراوان دارند. آری این ایمان و علاقه است که انسان را در ردیف منتظران دولت حق حفظ و نگهداری میکند. این نکته در روایتی از وجود نورانی امام باقر(علیه السلام) چنین آمده است که: «یخرج بعد غیبة و حیرة، لا یثبت فیها علی دینه إلا المخلصون المباشرون لروح الیقین الذین أخذ الله میثاقهم بولایتنا، و کتب فی قلوبهم الإیمان و أیدهم بروح منه؛ بعد از غیبت و حیرت ظاهر میشود، در این دوران تنها کسانی بر دین خود ثابت میمانند که در ایمان خود مخلص باشند و با روح یقین همراه و آنها کسانی هستند که خداوند از آنها دربارۀ ولایت ما پیمان گرفته، و در دل آنها ایمان را مستقر ساخته و آنها را با روحی از خود تأیید نموده است». ۲. روشن بینی و دقت آنچه در این دوران پُر دامنه و طولانی تاریخ که عصر انتظار نام گرفته، بیش از هر چیز دیگر مورد نیاز و توجه انسان است، بصیرت، آگاهی و روشن بینی است. انسان ابتدا میبایست نسبت به خالق جهان، بینش و آگاهی تام و تمام داشته باشد. همه چیز را در ید قدرت او دیده و توحید را سرلوحۀ زندگی خویش قرار دهد و نسبت به وعده¬های الهی در شرایط گوناگون به ویژه شرایط سخت و طاقتفرسا آگاهی و توجه کامل داشته باشد، و این مهم را سر لوحۀ زندگی خویش قرار دهد که در قانون الهی انسانهای آگاه و قوی بنیه که به وعده¬های الهی آگاهی دارند جزء برترین بندگان الهیاند: ((ولا تهنوا ولا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین)) ؛ سست مشوید و اندوه مخورید، شما برترید اگر مؤمن باشید. از دیگر وعدههای الهی میشود به این آیه اشاره کرد: ((کتب الله لأغلبن أنا و رسلی)) ؛ خداوند مقرر کرده است که حتما من و فرستادگانم هر آینه پیروز خواهیم شد. از دیگر مواردی که نسل منتظر باید نسبت به آن بصیرت و آگاهی کامل داشته باشد، جهان و حوادث پیرامون آن است. بینش و بصیرت نسبت به جهان و اتفاقات پیرامون آن، منتظر را برای رسیدن به یک باور عمیق کمک فراوانی میکند. مشکلات فراوان، سختیها، ناامنیها و... که بشر در طول تاریخ متحمل شده است همه ناشی از یک سری اعتقادات دنیامدارانه و مادی بوده که منفعت طلبان زورگو برای رسیدن به مطامع خویش از آن استفاده کردهاند. توجه نسل منتظر به حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و تمام زوایای این تاریخ سراسر مشکلات و پرفراز و نشیب انسانهای آرزومند و منتظر آنها را نسبت به باور خویش محکمتر کرده بر درجات ایمانشان میافزاید. ۳. آگاهی به اوضاع جهان و وظایف خود از دیگر نکات مهم در رسیدن به یک تربیت ایمانی و رشد یافته آگاهی نسبت به نقش و وظیفۀ خویش در جهان است؛ به ویژه در دوران انتظار، که یک انسان مؤمن منتظر نقش بسیار سنگین و مؤثری در رشد و ترویج شریعت اسلامی و فرهنگ مهدوی دارد. آگاهیهای مورد نیاز در این عرصه بسیار است که به برخی اشاره میشود: الف) آگاهی نسبت به سنت¬ها و قوانین الهی از مواردی که انسان در راه تربیت خویش برای قرار گرفتن در کانون حامیان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید نسبت به آن آگهی و بینش کافی داشته باشد، عبارت است از سنتهای الهی. سنتهای الهی غیر قابل انکاراند و خداوند فرمان داده است انسان آمادگی لازم برای ورود به این عرصه را در خود ایجاد نماید. «وعدوا لهم ما استطعتم من قوة ؛ تا میتوانید در مقابل دشمنان نیرو مهیا کنید». این آگاهیها و بینشهای متفاوت نسبت به هر آنچه که یک انسان معتقد به دین باید در شرایطی مانند دوران ظهور برای خود داشته باشد، باعث میشود انسان منتظر در زمرۀ بهترینها قرار گرفته آمادگی لازم را برای مأموریت خویش پیدا کند. در این خصوص امام زین العابدین(علیه السلام) میفرمایند: «إن أهل زمان غیبته، القائلین بأمامته، المنتظرین لظهوره، أفضل أهل کل زمان. لأن الله و تعالی ذکره أعطاهم من العقول و الأفهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة و جعلهم فی ذالک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) بالسیف! أولئک المخلصون حقا، و شیعتنا صدقاً، والدعاة إلی دین الله سراً و جهراً ؛ اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او، منتظر ظهور باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر میباشند؛ زیرا خدای تبارک و تعالی به آنها آن قدر عقل، فهم و شناخت عطا کرده است که غیبت امام در پیش آنها چون زمان ظهور شده است. خداوند اهل آن زمان راهمانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) شمشیر بزنند. آنها مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان میباشند». همان طور که در روایت روشن است سه چیز مورد توجه قرار گرفته است، «عقل»، «فهم» و «معرفت» که هر سه نشان از آگاهی، بینش و اوج علم و شعور انسان منتظر در عصر تاریخساز انتظار دارد. در روایتی دیگر، از انسانهای آگاه در دوران انتظار با عنوان مشعلهای فروزان نام نهاده شده که خداوند آنها را به خاطر همین آگاهی و بینش، از دام فتنههای بزرگ آن زمانه رهایی میبخشد. امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: لتأتین فتن کقطع اللیل المظلم، لا ینجوا منها إلا من أخذ الله میثاقه. أولئک مصابیح الهدی و ینابیع العلم، ینجیهم الله من کل فتنة مظلمة ؛ فتنههایی چون امواج تاریک شب بر آنها هجوم میآورد، که کسی از آنها رهائی نمییابد به جز افرادی که خداوند از آنها پیمان گرفته است. آنها مشعلهای هدایت و سرچشمههای دانش و فضیلت هستند، که خداوند آنها را از هر فتنۀ تاریک نجات میدهد». ب. آگاهی به نقش خود در تغییر اوضاع منتظر آگاه و بصیر کسی است که به نقش و ارادة حقطلبانه خود در تغییر دادن به اوضاع و نزدیک شدن به عصر ظهور، پی ببرد و در این راستا حرکتی عالمانه و مجاهدانه به سمت اهداف و آرمانهای متعالی و شکوهمند خود بردارد. ج) آگاهی به مشکلات و سختی¬های دوران غیبت تردید و دودلی و گم کردن راه سعادت مهمترین مشکلی است که جهان دوران غیبت را به خود مشغول کرده است. دین¬گریزی که از سده¬های گذشته مورد تأکید و ترویج سردمداران کشورهای غربی و شرقی در جهت اهداف منفعت طلبانه خود قرار گرفته است، جهان را به نقطه¬ای نامعلوم در رابطه با سرنوشت انسان¬ها کشیده است. آنچه قرار بود توسط این افراد و سردمداران حکومتهای دنیا برای بشر به ارمغان آورده شود، امنیت، آسایش و رفاه بوده که هرگز در تحقق آن موفق نبوده¬اند. اساساً قرار هم نبوده که به این اهداف دست پیدا کنند، چرا که همة منفعت آنان در مشکلات و فقر و ناامنی جهان به دست می¬آید. از جمله مشکلاتی که جهان امروز با آن دست و پنجه نرم می¬کند میتوان به موارد زیر اشاره کرد: - ناامنی در حوزه¬های فردی و ا جتماعی - نبود عدالت و عدم توزیع درست سرمایه¬¬ها - فقر و تنگدستی تعداد زیادی از انسان¬ها - نبود روابط صحیح اجتماعی - سست و بی¬پایه بودن نهاد خانواده¬ها - جنگ و خونریزی و ظلم - اختلاف طبقاتی - حاکمیت یک گروه خاص بر تمام مردم - گسترش ظلم، فساد، فقر و نابرابری. د) آگاهی نسبت به حوادث و رویدادهای جهان از نکات مهم و اساسی و مؤثر در تربیت نسل منتظر، آگاهی و شناخت نسبت به رویدادهای جهانی و حوادث پیرامون او است. رشد فزاینده تکنولوژی و فتح قلّه¬های علمی، یکی پس از دیگری در سرنوشت انسان تأثیر بسزایی گذاشته است. این تفکر که بشر می¬تواند نیازهای خود را تأمین کند و توانایی و لوازم مورد نیاز برای حفظ حیات و امنیت خویش را دارد، سالیانی است از طرف سیاستمداران و سودجویان عالم زمزمه می¬شود. اینان براین باور بوده و هستند که ما میتوانیم انسان را با علم و فن¬آوریای که در اختیار داریم، سعادتمند و خوشبخت نموده، زندگیای همراه با شادی و سلامتی برای او مهیا کنیم، اما با گذشت سالیان دراز و رشد فراوان تکنولوژی و ماشینی شدن زندگی، هنوز انسانِ امروز کمبودهایی را در وجود خود و جامعۀ خود احساس می¬کند. شناخت، آگاهی و بصیرت نسبت به این موضوع و حوادثی که برای جهان امروز در جهت تحقق این دو هدف اتفاق می-افتد، کمک بسیاری به نسل منتظر برای حرکت و برنامه ریزی می کند. آنچه جهان در یک تاریخ طولانی در مبارزه با دین و به ویژه جنگ سازمان یافته با تفکر منجیگرایی برای بشر به ارمغان آورده چیزی جز ناامنی، فساد و بی هویتی، جنگ، سردرگمی و... است که نسل منتظر باید نسبت به آن آشنایی کامل پیدا نموده و برای حل معضلات این چنینی، تفکر مهدوی و منجیگرایی را به خوبی تبیین کند. تا انسان دوران غیبت نسبت به این موضوع آشنایی کامل پیدا کرده حل مشکلات خود را منحصرا در مسیر انتظار و مهدویت پیدا کند.
۴. منزلت شناسی از دیگر ابعاد تربیتی نسل منتظر، توجّه دادن او به موقعیت، ارزش و منزلتش در اجتماع بشری و نزد خداوند متعال است. نسل منتظر باید بداند که جایگاه و منزلتی که در روایات برای او ذکر شده؛ مقامی بس عظیم و ارزشمند است. بلندی و مرتبت مقام منتظر به حدی است که آنان را به شهدای در راه خدا تشبیه کردهاند. در روایتی نورانی از امیرالمؤمنین آمده: «ألمنتظر لأمرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله ؛ منتظر امر (فرج) ما، همچون کسی است که در راه خدا به خون خویش میغلتد». انتظار از انگارههای بسیار با ارزش در تفکر شیعی و اسلامی است که در روایات ما به برترین اعمال امت نامیده شده است. بر همین اساس منتظر نیز باید بهترین امت باشد. اتصاف به صفت انتظار، تناسب وسنخیت با این مفهوم با ارزش را میطلبد. جایگاه منتظر، جایگاه یک مومن متدین و آشنا به وظایف خویش متناسب با زمان ومکان است. در ارزش، جایگاه و منزلت منتظر مؤمن و متعهد همین بس که هر کدام از آنان با پنجاه نفر از اصحاب رسول گرامی خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) مقایسه و برتر شناخته شدهاند. این معنا در کلامی نورانی و آسمانی از وجود نازنین پیامبر مهربان اسلام چنین آمده است: «سیأتی قوم من بعدکم، الرجل منهم له أجر خمسین منکم. قالوا: یا رسول الله نحن کنا معک ببدر و حنین و أحد و نزل فینا القرآن! فقال: إنکم لو تحملون ما حملوا لم تصبروا صبرهم؛ بعد از شما قومی خواهد آمد که پاداش هر یک از آنها برابر پاداش پنجاه نفر از شماست. گفتند: یا رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) مگر نه این است که ما در حضور شما در بدر و أحد و حنین شرکت جستیم و قرآن در میان ما نازل شد؟ فرمود: اگر آنچه بر آنها روی خواهد داد، بر شما روی میداد شما نمیتوانستید چون آنها صبر و شکیبائی را پیشۀ خود سازید». اگر در مقام و منزلت منتظران دولت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تنها همین روایت بود و اگر نبود برای منتظران مگر برابری آنها با پنجاه نفر از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)، بس بود که انسان آخر الزّمان در هر شرایط و با تمام قوا برای رسیدن به این مقام و منزلت تلاش فراوان کرده، خود و خانواده خویش را در این راه فدا نماید. منتظر کسی است که ظهور امامش را به انتظار نشسته است و در این راه عبادت کردن را پیشة خود کرده خواهان برقراری عدالت و رفع ظلم و ستم در عالم است از این رو برای او مقامی است، برابر با آنچه او طلب میکند و انتظار میکشد. اینان را در روایات، اهل بهشت دانستهاند و در رابطه با جایگاه آنان چنین فرمودهاند: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: یا اباالحسن: حقیق علی الله أن یدخل أهل الضلاله الجنه؛ ای اباالحسن! بر خدا شایسته است که «اهل ضلالت» را وارد بهشت کند». بدیهی است که اهل ضلالت در این روایت منظور طایفة اهل گناه و گمراهی نیست، چرا که سخن درباره قومی است که بهترین مخلوقات الهی نامیده شدهاند و برای آنان درجاتی عالی در بهشت الهی متصور شده است در این روایت منظور از ضلالت پیروان امامی است که از دید آنها ناپدید شده است. سخن از تمجید افرادی است که امامشان را ندیدهاند ولی برای رسیدن به وی تلاش فراوان کردهاند و رنج بسیار بردهاند. در سخن آرمانی دیگری رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) اوضاع این افراد الهی را چنین وصف نمودهاند: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: «عندها یذوب قلب المؤمن فی جوفه کما یذوب الملح فی الماء: مما یری من المنکر فلا یستطیع أن یغیره! المؤمن یمشی بینهم بالمخافة، فان تکلم أکلوه، و إن سکت مات بغیظه؛ در آن ایام قلب مؤمن در درون خود آب میشود، آن چنانکه نمک در آب ذوب میشود. زیرا منکرات را میبیند و قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مؤمن در میان آنها با ترس و لرز راه میرود، که اگر حرف بزند او را میخورند، و اگر ساکت شود غصّه مرگ میشود». شرایط برای منتظر آن چنان سخت و دشوار است که سکوت او همراه غم و اندوهی مرگبار است. البته رسیدن بدین نقطه برای مردم دوران ظهور بسی سخت و مستلزم رعایت دستورات بسیاری است که سعادت بشری در گرو عمل به آنها و قرار گرفتن در آن مسیر است. به همین جهت منتظر میبایست جایگاه و منزلت واقعی و والای خود را شناخته و آن را پاس بدارد، از رفتار و اعمالی که با این جایگاه پر عظمت سازگاری ندارد پرهیز کند و اسباب و لوازم رشد خویش را به مرتبه¬ای بالاتر مهیا ساخته و کمال بندگی و عبودیت را در فرهنگ انتظار جستجو نماید. چه زیبا و باعظمت رسول گرامی اسلام منتظران حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را توصیف کرده و جایگاه آنها را نشان داده است: «أللهم لقنی إخوانی! فقال له واحد: أما نحن إخدانک یا رسول الله؟ فقال: لا إنکم أصحابی و إخوانی قدم فی آخر الزمان آمنوا بی ولم یرونی... لقد عرفنیهم الله یأشمایهم و أسماء آبائهم من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم و أرحام أمهاتهم. لأحدهم أشد بقیة علی دینه من فرط الفتاد فی لیلة الظلماء، أو کالقابض علی جمر الفضا!. أولئک مصابیح الدجی، ینجهم الله من کل فتنة کبراء مظلمة ؛ خداوندا! برادرانم را به من بنمایان. یکی از اصحاب گفت: مگر ما برادران شما نیستیم؟ ای رسول گرامی خدا! فرمود: نه! شما یاران من هستید. برادران من کسانی هستند که در آخرالزمان میآیند، و به من ندیده ایمان میآورند. خداوند آنها را پیش از آنکه از صلب پدران به رحم مادران درآیند با نام خود و پدرانشان به من معرفی نموده است که استقامت هر یک از آنها در دین خود، از کندن خارهای گَوَن در شب تاریک، و به دست گرفتن آتش گداخته سختتر است. آنها مشعلهای هدایت هستند که خداوند آنها را از فتنههای تیره و تار نجات میبخشد». ۵. اعتدال (پرهیز از افراط و تفریط) میانه روی و اعتدال در همه زمینههای فردی و اجتماعی لازم و از ضروریات مورد سفارش دین اسلام برای سعادت بشری است. انسان در هر شرایطی با زیادهروی در امور، نه تنها به نتیجه نرسیده بلکه سرمایههای خود را نیز بیهوده از دست میدهد. البته از طرف دیگر، با کم کاری و کوتاهی هم، راه به جایی نخواهد برد. بهترین راه برای نتیجهگیری در هر کاری رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط است. مؤمن متعهد منتظر نیز برای رسیدن به اهداف بلند خویش باید اعتدال را سرلوحة تمام رفتارهای فردی و اجتماعی خویش قرار دهد. منتظر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نه آنچنان غرق در رفتارهای شخصی و عبادی شده که دستورات و وظایف اجتماعی خویش را فراموش نماید و نه آن چنان به وظایف و امور اجتماعی مشغول میشود که از ساخته شدن خود بازماند، بلکه میانه رو و معتدل، هر امری را در جای خود دنبال میکند تا به بهترین نتیجه دست یابد. برخی چنان غرق در دیدار و ملاقات می¬شوند که تمام وظائف خود در دوران انتظار را فراموش می¬کنند و تنها دغدغه آنها ملاقات با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میشود و یا آنچنان به مسائل اجتماعی می¬پردازند که رفتارها و اخلاقیات و وظایف دینی خویش، که برای ساخته و پرداخته شدن در مسیر انتظار باید دنبال کنند را به فراموشی می¬سپارند، در صورتی که منتظر واقعی باید چنان تربیت شده و خود را با فرامین و دستورات دین هماهنگ سازد که تمامی زوایای کار و وظایف خود را دقیق شناخته و هر یک را در جای خود انجام دهد. اصرار بیش از اندازه در برخی امور، انسان منتظر را در ورطة هولناک افراط و تفریط می¬اندازد و متتظر باید بسیار دقیق در این مسیر عمل کند. مواردی نیز مثل خواب¬ها و رؤیاها، توجه بیش از حد به مکاشفات و اعتماد به هر کسی در این مسیر و همچنین پیروی از مدعیان ارتباط و... که بدون توجه به مبانی و مشخصه-های این موضوعات برخی افراد بسیار افراطی و با زیاده¬روی به دنبال آنها می¬روند انسان را از وظیفة اصلی خویش باز میدارد. ضمن اینکه بعد از مدتی با از دست دادن زمان و توان خویش یا ناامید باز می¬گردند یا در دست منفعتطلبان به ورطة هولناک بی¬دینی کشیده می¬شوند. بهترین انتخاب برای منتظر حرکت بر اساس دستورات رسیده و وظایف مشخص شده از طرف اهل بیت(علیهم السلام) در دوران غیبت است که نه کم و نه زیاد باید عمل شود تا نسل منتظر در مسیر انتظار تا انتهای راه هدایت شود. ۶. حق باوری (حق پویی) در دوران آخر الزّمان که همه چیز مشتبه شده و فتنه ها فراوان میشود. ستاره های آسمان هدایت، سالیان درازی از غروبشان میگذرد وآخرین آنها نیز مدّتهاست که از دیدگان بشرغایب شده است و حجت های الهی همه بواسطة افرادی غیر از معصوم و از درون کتاب ها به رهپویان راه الهی رسیده است. در این وضعیت مشتبه و آلوده به شبهات، مؤمنان و متعهدان به امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میبایست مسیر حق را تشخیص داده و در آن حرکت نمایند. اوضاع آنان در روایتی چنین وصف شده است: «مثل اهل بیت من در میان این امّت، مثل ستارگان آسمان است. که هر وقت ستارهای غروب کند، ستاره دیگری طلوع میکند. هنگامی که با یکی از آنها انس گرفتید و در هر حاجتی به سوی او شتافتید، اجل فرا رسیده، پیک مرگ او را از دست شما خواهد گرفت. آنگاه مدتی بس دراز حیران و سرگردان خواهید ماند تا هنگامی که خداوند ستارَة شما را ظاهر سازد. پس خدا را شکر نموده از امام خود فرمان ببرید» . منبع: تربیت نسل منتظر، نویسنده: علی اصغر کیانی.
ادامه مطلب |