کانون فرهنگی هنری منتظران ظهور          

 در دوران غيبت امام عصر (عج ) , منتظران واقعي آن امام بزرگوار وظايفي را بر عهده دارند كه مي بايست با آگاهي كامل از آنها , فعاليتهاي لازم را داشته و زمينه ظهور منجي عالم بشريت را فراهم آورند  ياد امام زمان , دعوت براي شناخت امام زمان , دعا براي سلامتي امام زمان , دعا براي تعجيل ظهور آن حضرت , ندبه بر امام زمان , زيارت امام زمان , خودسازي و ايجاد شرايط لازم براي ظهور آن حضرت از جمله وظايفي است كه براي منتظران واقعي امام زمان (عج ) مطرح شده است :  ياد امام وظيفه يك شيعه و يك عاشق دلسوخته قبل از هر چيز , ياد امام زمان است , ياد امام نه تنها يك وظيفه است بلكه آرام بخش و نشاط آور , سازنده و تربيت كننده , اصلاح گر وشور آفرين و وسيله تقرب به خدا و توشه لحظه پر وحشت مرگ است .  دعا براي شناخت امام معرفت و شناخت امام زمان , امري حتمي و ضروري است , بنابراين يكي از وظايف مسلم انسان اين است كه امام زمان خود را بشناسد و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نورزد. از جمله اقداماتي كه در اين راستا مي توان داشت , دعا براي شناخت امام از حضرت حق تعالي است , در واقع مي بايست از خدا استعانت بجويد و بخواهد كه معرفت امام را براي او ميسرو مقدور كند.  دعا براي سلامت امام يكي ازوظايف دوستان و منتظران امام زمان اين است كه براي سلامت و صيانت حضرت از خطرات و بلايايي كه جان امام را تهديد مي كند , با هر زباني دعا كنند.  دعا براي تعجيل در ظهور امام يكي از وظايف مسلم شيعيان در زمان غيبت امام زمان , دعا براي قرب ظهور و درخواست تعجيل در قيام آن حضرت است . شيعه راستين و دلباخته امام زمان كسي است كه در هر صبح و شام و با هر نماز , دست حاجت به پيشگاه خداي مهربان دراز كرده و از او ظهور مولايش را مي طلبد. كسي كه شيفته واقعي امام زمان است در دعا براي ظهور مولايش اسير الفاظ و گرفتار عبارت پردازي نيست , بلكه از عمق جان دعا مي كند و با تمام وجود , گمشده اش را مي طلبد , تنها زبانش سخن نمي گويد , بلكه قلبش در هجران يار مي سوزد , دلش در فراق محبوب مضطرب است و ديدگانش در انتظار ديدار اشكبار است . گردش زبانش در كام , همچون اشكهاي غلطانش برگونه , نشانه محبت دروني و علاقه قلبي او به مولا و محبوب اش است .  ندبه بر امام ندبه بر حضرت مهدي اظهار شوق به لقاي او , گريه و ابراز نگراني از مفارقت ومحروم بودن از فيض حضور او , دعا براي تعجيل فرج وظهور او , ذكر مناقب وفضايل و اقدامات و برنامه هاي انقلابي و اصلاحي آن وجود مبارك و اظهار تاسف از اوضاع ناهنجار و روي كار بودن حكومتهاي باطل ومستبد و روشهاي بيدادگرانه , سنت حسنه اي است كه همواره شيعه بر آن مداومت داشته و آنرا شعار خود قرار داده و تا ظهور دولت حق و تاسيس حكومت جهاني اسلام , آزادي و نجات تمام انسانها , اين شعار برقرار بوده و روشنگر خواسته هاي ارزنده و با ارج و هدفهاي مترقي و نجات بخش اسلام است .  زيارت امام از جمله وظايف دوستان امام عصر(عج ) اين است كه در هر روز بويژه در روز جمعه به زيارت امام بپردازند و يكي از زيارتنامه هايي كه براي آن حضرت در كتب دعا معرفي شده را بخوانند.  توسل به امام همانگونه كه هر عبدي اگر مبتلا به مشكلي شود به مولاي خود پناه مي برد و رفع شدائد و مشكلات را از او مي طلبد , بويژه اگر آن مولا توان رفع مشكل راداشته باشد , شيعه نيز بايد در همه حالات بويژه درهنگام شدايد وتهاجم دشمن , به امام زمان (عج ) متوسل شود و رفع مشكل را از مولاي خود بخواهد.  خودسازي شيعه درطول غيبت كبري به انتظار نشسته كه چه زماني يوسف گم گشته باز آيد و غم هجران يعقوبي آنها به سرور وصال مبدل شود و عزت از دست رفته باز گردد . همه اميد شيعه اين است كه روزي در زير پرچم امام عصر به جهاد عليه دشمنان خدا و دين پرداخته و از جمله ياران امام و شهدا در ركاب حضرت باشد. مي دانيم كه اين مقامات با آلودگي و پليدي سازگار نيست و از سوي ديگر چون آمدن امام , زمان دقيقي ندارد , پس شيعه منتظر بايد در تمام ابعاد زندگي خودسازي كند , هم در بعد عقيده و هم در بعد نفسانيات , اخلاق و عمل , چرا كه نه شخص فاسد العقيده در حريم امام راه دارد و نه شخص فاسد الاخلاق و نه انسان آلوده به گناه .     انتظار فرج آن حضرت از ديگر وظايف شيعه انتظار ظهور و فرج آن حضرت است . در اين مورد روايات بسياري وارد شده است . اظهار حزن , ذكر فضايل و مناقب , اظهار علاقه , شركت در جلسات مربوط به آن حضرت , رعايت حقوق امام و رعايت حقوق برادران ديني از ديگر وظايف منتظران در عصر غيبت است .


ادامه مطلب

+ نوشته شده در جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۷:۸ ب.ظ توسط اعضای کانون منتظران ظهور(عج) |

 مردی داستان را نقل میکرد گفتم شاید برای شماهم جالب باشه:

 

 نوزده یا بیست سالم بود ، یک بار ماشین دوستم را برداشتم و با دوستم

 رفتیم که به اصطلاح یک دوری در خیابون بزنیم ، حس و حال جوانی‌ و شاید

 هم نادانی‌ باعث شد جلوی پای یک خانمی که کنار خیابان ایستاده بود و مقداری

 خرید هم کرده بود ترمز کنیم دوستم از آن خانوم خواست که سوار ماشین بشود

 و ایشان قبول نکرد از ما اصرار و مثلا گرم گرفتن و از آن خانوم که محترم هم بود

 انکار و این جمله که لطفا مزاحم نشید!

دیگه کم کم ما هم نا امید شدیم و قصد حرکت داشتیم که ناگهان یک موتور

 نیروی انتظامی جلوی ما نگاه داشت و دو سرنشین آن آمدند به سوی ماشین 

و از من کارت ماشین را خواستند ، من هم دادم بعد گفت بیا پایین من هم پیاده شدم

 ، یکی‌ از آنها با حالتی‌ تهاجمی و با یک فحش جاشنی گفت: 

برای چی‌ مزاحم مردم میشوی ؟

من که واقعا ترسیده بودم گفتم : من مزاحم نشدم

گفت: حالا که رفتی‌ امشب بازداشتگاه معلوم میشه چه غلطی کردی

داشت کلید ماشین را از دستم می‌گرفت دیدم همون خانوم که تا دو دقیقه پیش

 واقعا مزاحمش شده بودم اومد طرف نیروی انتظامی و گفت: جناب سروان این

 بچه‌ها مزاحم من نشدند ، مسافر کش بودند مسیرمون به هم نمیخورد

پلیس یه نگاهی‌ به من کرد و سویچ و کارت ماشین را بهم داد

من سوار ماشین شدم و با دوستم رفتیم ، ولی‌ شرمندگی که برام به وجود آمد

 را تا آخر عمر فراموش نمیکنم من حتی از شرمندگی نتونستم

 به صورت آن خانوم نگاه کنم و عذر خواهی‌ و یا تشکر کنم

این ماجرا برای دوران جوانی‌ بود ولی‌ باعث شد تا همین امروز یک همچین

 کاری را تکرار نکنم و هر وقت از خیابان عبور می‌کنم

 به خانوم‌ها با احترام خاصی‌ نگاه کنم

بیائید دست به دست هم بدهیم این فرهنگ را در کشورمان نهادینه کنیم ،

 تا همه با هم با امنیت کنار هم باشیم

بیایید یاد بگیریم که فرهنگ را خودمان باید بسازیم

اگر حکومت‌ها فرهنگ‌ها را ویران نکنند مطمئن باشید فرهنگ سازی نمیکنند ،

 پس خودمان فرهنگ را بسازیم


ادامه مطلب

+ نوشته شده در جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۷:۵ ب.ظ توسط اعضای کانون منتظران ظهور(عج) |

كرامت بانوان، پیش از آن است كه خود را حراج كنند وخود را به چند لبخند بفروشند.

تنها كسانی كه از «كمال سیرت» محرومند،

«جمال صورت» را در معرض تماشای همگان می گذارند.

هیچ كس با نام " آزادی" دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد.

شهید مطهری فرمود:

«حجاب مصونیت است نه محدودیت».


ادامه مطلب

+ نوشته شده در جمعه ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۷:۳ ب.ظ توسط اعضای کانون منتظران ظهور(عج) |

قرآن کریم عمل زشت افشاى اسرار رسول خدا را تا آن جا ناپسند دانست که در پایان همین سوره با اشاره به داستان خیانت همسران نوح و لوط به این بندگان شایسته الهى، رفتار ناپسند همسران پیامبر را با خیانت آن زنان مقایسه کرد و با تعریض به آنان فهماند که ارتباط با رسول خدا مانع عذاب خدا نخواهد شد.

«ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحتَ عَبدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحینَ فَخانَتاهُما فَلَم یُغنِیا عَنهُما مِنَ اللّهِ شَیئاً وَ قِیلَ ادْخُلا النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ» (تحریم/ 10)

 

از زن ها چه می دانید؟

 حفظ آرامش در خانواده

ایجاد سکون و آرامش همسران در کنار یکدیگر، یکى از اهداف مهم ازدواج برشمرده شده است. وجود صفا، یک رنگى و صمیمیت در خانواده، علامت توفیق ازدواج در رسیدن به اصلی‏ترین هدف بوده و نشانه آن است که زن و مرد هر دو به وظایف خود در برابر همسر، عمل می‏کنند.

در این میان، با توجه به وجود عواطف بسیار قوى در زنان، نقش آنان در تأمین بهداشت روانى خانواده چشم گیرتر است. زن می‏ تواند روحیه خسته و ناامید همسرش را در برابر مشکلات تغییر دهد و یا دست کم، سنگ صبور ناراحتی‏ها و آلام او باشد.1 هم چنان که می‏تواند در تضعیف روحیه همسرش نقش مؤثرى داشته باشد و حداقل او را از خود رنجانده و آزرده خاطر ساخته و موجبات تزلزل نظام خانواده را فراهم کند.

هنگامى که پارسایى و خلوص ایوب پیامبر (علیه‏السلام) بر شیطان، گران آمد، از خداوند درخواست کرد که به او اجازه دهد ایوب را بیازماید. خداوند اجازه داد و از سه سو باران بلا بر سر ایوب بارید. نخست مال، سپس خانواده و در آخر، تنش در معرض بلا افتاد. ابلیس هم چنان در ادامه آزار دادن ایوب، این بار به کمک عفریت‏هاى تحت فرمانش، کوشید تعداد بسیار کم وفاداران به ایوب را نیز وسوسه کند تا دست از پشتیبانى او بردارند.

همسر ایوب نیز که در همه این صحنه ‏ها همراه و پشتیبان او بود، در برابر این وسوسه شیطان که گفت: «اگر خدا ایوب را دوست می‏داشت، او را به این مصایب مبتلا نمی‏ساخت»، نتوانست مقاومت کند و به جاى دلدارى دادن به همسر، القائات ابلیس را به او منتقل کرد. ایوب که از این سخنان ملال آور و پذیرش وسوسه ‏هاى شیطان، بیش از آن بلاها ناراحت شده بود، قسم یاد کرد که اگر خداوند او را شفا داد، همسرش را با ضرباتى تأدیب نماید.2

خداوند متعال ایوب را شفا داد و او را به وفا به عهدى که با خدا بسته بود فرا خواند، ولى به پاس حمایت‏هاى بى دریغ این زن فداکار از همسرش، دستور داد تا ایوب به جاى ضربات متعدد تازیانه، دسته‏اى چوب ترکه در دست بگیرد و تنها یک بار به همسرش بزند.3

در واقع، قرآن کریم با تأیید این عهد، ناخشنودى خود را از ترک پشتیبانى مقطعى آن زن از همسرش (که تحت تأثیر القائات شیطانى بود) اعلام کرد و با تخفیف بسیار زیادى که براى مجازات او قائل شد، رضایت خود را از پشتیبانى او از همسرش در مراحل مختلف ابراز نمود.

مهم‏ترین اصل در محیط خانواده، احترام به همسر و پرهیز از ارتکاب اعمالى است که آزردگى خاطر و ناراحتى او را به دنبال دارد. از این رو، ایوب باید به سوگندى که درباره مجازات سخن همسرش خورده وفا نموده و حتى آن را به شکلى بسیار خفیف به مرحله اجرا درآورد، ولى پیامبر، لازم نیست به سوگندى که در پى آزار و اذیت زنانش یاد کرده، وفادار بماند و امر مباحى را بر خود حرام گرداند

 نمونه دیگرى از آزردن همسر و برخورد قرآن با این شیوه رفتارى را در اولین آیه سوره تحریم مشاهده می ‏کنیم:

 «یا أیّها النَّبیُ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکَ تَبتَغِى مَرضاتِ أَزواجِکَ... »

اى پیامبر! چرا در طلب خشنودى (بعضى از) همسرانت چیزى را که خداوند بر تو حلال گردانده است، تحریم می ‏کنى؟

جمله «آیا خشنودى همسرانت را می‏ خواهى»، بر این اشاره دارد که آن چه آن حضرت برخود حرام کرده، عملى حلال بوده 4 و بعضى از همسرانش از آن عمل ناراضى بودند و آن قدر آن حضرت را در مضیقه قرار دادند و اذیت کردند تا ناگزیر شد سوگند بخورد که دیگر آن عمل را انجام ندهد.5 خداوند ضمن دلسوزى براى پیامبر(صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله) که چرا حلالى را بر خود حرام کرده است و آن در حقیقت در اثر عتاب و سرزنش زنانى بوده که آن بزرگوار را آزرده‏اند، پیامبر را به شکستن این سوگند فرا می‏خواند و اعلام می‏دارد که حسدورزى نکوهیده گروهى از زنان، نباید مانع برخوردارى آن حضرت از حلال الهى گردد: «قَد فَرَضَ اللّهُ لَکُم تَحِلَّةَ أَیمانِکُم». (تحریم/2)

به راستى که خداوند شکستن سوگندهایتان را (با دادن کفاره) بر شما روا داشته است.

نکته جالب توجه در داستان قَسَم ایوب (علیه‏السلام) و سوگند رسول خدا(صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله) آن است که در مورد ایوب، خداوند به دلیل آن که همسرش تحت تأثیر وسوسه شیطان واقع شد، سوگند او را تأیید نمود، ولى همسرش را مستحق تخفیف مجازات دانست و در داستان رسول اکرم (صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله) که آن حضرت براى خشنودى برخى از همسرانش و رهایى از آزار آنان چیزى را بر خود حرام کرده بود، آن جناب را به شکستن قسم و پیروى نکردن از خواسته نفسانى آنان فرا خوانده است.

از مقایسه این دو حکم مختلف، مبنى بر عمل به عهد در داستان ایوب و شکستن آن در داستان پیامبر، مشخص می‏ شود که مهم‏ترین اصل در محیط خانواده، احترام به همسر و پرهیز از ارتکاب اعمالى است که آزردگى خاطر و ناراحتى او را به دنبال دارد. از این رو، ایوب باید به سوگندى که درباره مجازات سخن همسرش خورده وفا نموده و حتى آن را به شکلى بسیار خفیف به مرحله اجرا درآورد، ولى پیامبر، لازم نیست به سوگندى که در پى آزار و اذیت زنانش یاد کرده، وفادار بماند و امر مباحى را بر خود حرام گرداند.

قرآن کریم عمل زشت افشاى اسرار رسول خدا را تا آن جا ناپسند دانست که در پایان همین سوره با اشاره به داستان خیانت همسران نوح و لوط به این بندگان شایسته الهى، رفتار ناپسند همسران پیامبر را با خیانت آن زنان مقایسه کرد و با تعریض به آنان فهماند که ارتباط با رسول خدا مانع عذاب خدا نخواهد شد.

 هم چنان که در آغاز این بحث گفته شد، زن با جلب اعتماد همسرش می‏تواند محرم اسرار او گردد و در این صورت، حتى اگر نتواند در حل مشکلات او را یارى کند، می‏تواند سنگ صبور همسرش باشد و با شنیدن درد دل او و پوشیده داشتن رازهایش، مرهمى بر غم او نهد. همان گونه که اگر رازدار اسرار شوهرش نباشد، ضمن تشدید دلسردى و افسردگى وى، تزلزل نظام خانواده را نیز موجب می‏شود.

 آنجا که رسول خدا(ص) رازى را با یکى از همسرانش در میان نهاد و او آن راز را براى یکى دیگر از زنان افشا کرد، خداوند متعال، ضمن برخورد شدید با آنان، خاطر نشان ساخت که اگر به این توطئه ادامه دهند و با فاش کردن اسرار آن بزرگوار در پى ضربه زدن به شخصیت او برآیند، آن حضرت آنان را طلاق می‏دهد و همسرانى اختیار خواهد کرد که غم خوار و رازدار رسول خدا (ص) باشند.

«ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحتَ عَبدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحینَ فَخانَتاهُما فَلَم یُغنِیا عَنهُما مِنَ اللّهِ شَیئاً وَ قِیلَ ادْخُلا النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ» (تحریم/ 10)

خداوند درباره کافران مثلى می‏زند و آن همسر نوح است و همسر لوط که در حباله دو بنده از بندگان شایسته ما بودند، سپس به ایشان خیانت کردند و آن دو (پیامبر) در برابر امر (و عذاب) الهى چیزى را از آنان باز نداشتند و [به آن دو زن] گفته شود: همراه سایر وارد شوندگان وارد جهنم شوید.

 پی ‏نوشت‏ها:

1ـ وسایل الشیعه، ج 20، ص 32.

2ـ تفسیر فى ظلال، ج 5، ص 3021.

3ـ سوره ص/ 44.

4ـ در این که آن عمل چه بوده، اقوال مختلفی مطرح است و از آن جمله این که آن حضرت یکی از همسرانش (ماریه) را بر خود حرام کرد یا خوردن عسل را بر خود ممنوع نمود و یا از پذیرش زنی به نام «ام شریک» که خود را به رسول خدا بخشیده بود، خودداری می کرد.

5ـ تفسیر المیزان، ج 19، ص 522.

 منبع :  http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=163402  


ادامه مطلب

+ نوشته شده در دوشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۷:۳ ب.ظ توسط اعضای کانون منتظران ظهور(عج) |

تمامي مطالب اين وبلاگ محفوظ مي باشد
طراحي شده توسط گنبدطلاي امام رضا

منوي اصلي

صفحه نخست
آرشيو وبلاگ
پروفايل مدير وبلاگ
پست الکترونيک
عناوين مطالب وبلاگ

درباره ي وبلاگ


لحظات انتظار

آرشيو مطالب

آخرين پست هاي وبلاگ

برگزاری جشن میلاد حضرت زینب(س) در کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون
تجلیل از پرستاران توسط کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون
اعزام بچه های مسجد کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون به اردوی راهیان نور
برگزاری مسابقه کتابخوانی ویژه بچه مسجدی های کانون «منتظران ظهور» کازرون بمناسبت هفته کتاب
تشریح برنامه های هفته کتاب و کتابخوانی در کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون
پیام تبریک مدیر کانون «منتظران ظهور» کازرون به مناسبت فرارسیدن هفته کتاب و کتابخوانی
برگزاری کارگاه آموزشی رایحه نجابت توسط کانون فرهنگی هنری«منتظران ظهور» کازرون
برگزاری کارگاه آموزشی راهکارهای پیشگیری از آسیب های اجتماعی توسط کانون «منتظران ظهور» کازرون
برگزاری همایش «استکبارستیزی» توسط کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون
حضور باشکوه اعضای کانون فرهنگی هنری «منتظران ظهور» کازرون در راهپیمایی ۱۳ آبان

پيوند ها

امکانات

طراح قالب


Powered by BLOGFA
File Hosting by Persian Gig